“همه عالم در جنبش و ارتعاش است! ”
“هستی یعنی ارتعاش و هر ارتعاشی در درون و بیرون ما،
روی ما و بیرون ما اثر میگذارد! ”
“هر کلمه ای که به زبان می آوریم، روی تک تک سلولهای بدن ما و محیطمان اثر میگذارد! ”
“تصاویری که میبینیم یا در خاطر تجسم میکنیم روی ما و محیط اطرافمان اثر میگذارد! ”
“حتی نوشتن کلمات به صورت بیصدا و بدون خواندن هم روی ارتعاش بقیه اثر میگذارد! ”
“حتی تصویر و نام کلمات هم برای خود حامل ارتعاش اثر گذار هستند! ”
“اگر کسی آنسوی دنیا دعا کند ، در این قسمت دنیا ارتعاش دعایش دیگری را شفا میدهد! ”
اون کسی که همین الان مشغول خوندن این متنه،زیباست (چون دلی زیبا داره)
درجه یکه (چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای)،
قدرتمند و قوی و استواره (چون تو پشت و پناهش هستی)و من خیلی دوستش دارم.
خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه.
خواهش میکنم بهش درجات عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما
و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشا الله.
خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش,تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیتها عاشقانه مهر بورزه.
خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما،
هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونه ات و ازت کمک بخواد)
و کاری کن این رو با تمام وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه یه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود.
گنجشک وخدا... گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود! خدا گفت : چیزي بگوگنجشک گفت : خسته ام ... خدا گفت : از چه...؟! گنجشک گفت : از تنهایی ، بی کسی ، بی همدمی ، کسی تا به خاطرش بپری ، بخوانی ، او را داشته باشیخدا گفت : مگر مرا نداری..! گنجشک گفت : گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند... خدا گفت : آیا هرگز به ملکوتم آمده ای ...؟ گنجشک ساکت شد... خدا گفت : آیا همیشه در قلبت نبودم ؟! چنان از غیر پرش کردی که دیگر جایی برایم نمانده... چنان که دیگر توان پذیرشم را نداری.. گنجشک سر به زیر انداخت ، چشم های کوچکش از دانه های اشک پر شد... خدا گفت : اما همیشه در ملکوتم جایی برای تو هست... بیا ... گنجشک سر بلند کرد ، دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود... گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود
هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش که برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای کسانیست که از ایمــان دل بریده اند و امیــد را به دل راه نمی دهند.
شاید خیلی وقت ها قدر داشته هامون رو اونطور که باید، نمی دونیم و به نوعی عرصه زندگی رو بر خودمون تنگ می کنیم که انگار حاصل عمرمان تمام غم ها و ناملایمات دنیاست و دیگران ازش سهمی ندارند در حالیکه اگر قدری عاقلانه تر فکر کنیم می بینیم که دیگران هم فقط شادیها و موفقیت هاشون نیست که دستمایه ی زندگیشونه؛ و بقول این شعر زیبا:
زندگی وقت کمی بود و نمیدانستیم همه ی عمر دمی بود و نمیدانستیم
حسرت رد شدن ثانیه های کوچک فرصت مغتنمی بود و نمیدانستیم
تشنه لب، عمر بسر رفت و به قول سهراب آب در یک قدمی بود و نمی دانستیم
قسمت اعظم خستگي هاي ما ناشي از افكار ما است و هرگز خستگي كه صرفاً به جسم مربوط مي شود وجود ندارد و بسيار نادر است. در حقيقت، خستگي از نحوه فكر و احساسات ما شروع مي شود و به سرعت تكثير مي يابد.
گاهی در قعر تنهایی به خود میگوئیم آیا واقعاً زندگی ارزش اینهمه تلاش و تقلا را دارد؟ و ناگهان در همان روزها با کسی آشنا میشویم که ما را بر فراز ابرها پروازمیدهد وزندگی ما را دگرگون میسازد. زندگی اینگونه است. همیشه سردترین و تاریکترین لحظهها درست قبل از سپیده است. اما اگر خود را از سقوط و نومیدی حفظ کنیم، پاداشها بهزودی سرازیر میشوند.
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.
هیچ چیز در زندگی شیرین تر از این نیست که کسی انسان را دوست بدارد. من در زندگانی خود هر وقت فهمیده ام که مورد محبت کسی هستم, مثل این بوده است که دست خداوند عالم را بر شانه خویش احساس کرده ام...
عاشق محبوبش را مظهر تمام چيزهاي برگزيده و نيكو مي بيند و بتدريج، دايره عشق او از پرستش زيبايي در يك وجود تجاوز كرده، پرستش همه مظاهر طبيعت را آغاز مي كند
هر روز صبح وقتی چشمانم را میگشایم به خود میگویم من این قدرت را دارم که امروز خوشحال باشم و یا غمگین...
من میتوانم آنچه را که باید باشم انتخاب کنم. دیروز مرده است...فردا که هنوز نرسیده است.من فقط یک روز دارم...همین امروز....و من میخواهم که در آن خوشحال باشم و حتما خوشحال خواهم شد
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی توانی او را ببخشی،بدان که اشکال در کوچکی قلب توست، نه در بزرگی گناه او. امروز کسی باش که واقعا ً آرزو داری مهربان، با گذشت، انعطاف پذیر، مدد رسان...
ادامه مطلب + نوشته شده در سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:,